English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9236 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
image deflection U انحراف تصویر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
deviation U انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
deviations U انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
drifts U انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drift U انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifted U انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifting U انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
preccession U انحراف محور ژیروسکوپ انحراف ژیروسکوپی
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
apparent wander U انحراف سمت ژیروسکوپی انحراف سمت ژیروسکوپ دراثر چرخش زمین
image [سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر]
tweening U محاسبه تصاویر میانی که از تصویر ابتدایی شروع تا تصویر دیگر برسد
crop U کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
cropped U کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
crops U کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
images U سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر
picture U آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictures U آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictured U آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picturing U آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
acrobat U که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
acrobats U که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
videoing U متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
videos U متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
video U متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
videoed U متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
images U تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود
image [تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود.]
anti balance tab U بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
flickers U تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flicker U تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickered U تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
spherization U جلوه ویژه برنامه گرافیک کامپیوتری که تصویر را به کره تبدیل میکند یا تصویر را حول یک شکل کروی می چرخاند
lossless compression U روشهای فشرده سازی تصویر که تعداد بیتهای هر پیکس در تصویر را کاهش میدهد بدون از دست دادن اطلاع یا کیفیت
autos U الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
refreshes U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshed U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
auto U الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
refresh U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
persistence U مدت زمان یک CRT یک تصویر را نمایش میدهد پس از توقف دنبال کردن مسیر اشعه تصویر روی صفحه نمایش
hypertext U روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
pen drawing U تصویر خطی تصویر مدادی
tracings U تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
tracing U تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
orthographic U تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
background U تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
backgrounds U تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
apparent recession U انحراف سمت فاهری ژیروسکوپ انحراف فاهری محور ژیروسکوپ
image dissector tube U لامپ تجزیه کننده تصویر لامپ دیسکتور تصویر
images U نقش کردن تصویر کردن نشان دادن تصویر
raster scan U ردیابی افقی محل تصویر پیمایش محل تصویر
apogee U زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
declination constant U زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
image formation U تولید تصویر تصویر
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
scanned U درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scans U درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scan U درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
skew U انحراف
variance U انحراف
digression U انحراف
diversion U انحراف
distortion U انحراف
distortions U انحراف
petty offence U انحراف
obliqueness U انحراف
metabasis U انحراف
inclination U انحراف
leeway U انحراف
slope U انحراف
sloped U انحراف
slopes U انحراف
aberrance U انحراف
diversions U انحراف
perversions U انحراف
declination U انحراف
agonic U بی انحراف
skews U انحراف
skewing U انحراف
perversion U انحراف
deviance U انحراف
aberration U انحراف
falloff U انحراف
lapses U انحراف
deviations U انحراف
perversity U انحراف
corruption U انحراف
lapsing U انحراف
offset U انحراف
offsetting U انحراف
deviation U انحراف
deflections U انحراف
deflected U انحراف
deflecting U انحراف
deflects U انحراف
convergence U انحراف
detour U انحراف
detours U انحراف
lapse U انحراف
deviancy U انحراف
deflection U انحراف
deflect U انحراف
deflection pattern U مستطیل انحراف
declination U زاویه انحراف
d. of the sun U انحراف خورشید
supercompressibility factor U ضریب انحراف
curve of deviation U منحنی انحراف
diversion factor U ضریب انحراف
declination U انحراف مغناطیسی
deviation table U جدول انحراف
deflection mirror U اینه انحراف
deflection error U اشتباه انحراف
deflexion U انحراف پیچش
deviascope U انحراف سنج
deviation factor U ضریب انحراف
deflection correction U اختلاف انحراف
deflection angle U زاویه انحراف
declinometer U انحراف سنج
deviation score U نمره انحراف
deflection shift U تغییرات انحراف
gas deviation factor U ضریب انحراف
deviated U انحراف ورزیدن
deviate U انحراف ورزیدن
perturbation U انحراف اختلال
perturbations U انحراف اختلال
sodomy U انحراف جنسی
aberration کج راهی انحراف
rolls U انحراف به چپ یا راست
rolled U انحراف به چپ یا راست
roll U انحراف به چپ یا راست
revulsion U انحراف درد
turn off U نقطه انحراف
turn-off U نقطه انحراف
turn-offs U نقطه انحراف
drift U انحراف سمتی
drifted U انحراف سمتی
drifting U انحراف سمتی
deviates U انحراف ورزیدن
deviating U انحراف ورزیدن
compressibility factor U ضریب انحراف
chromatic aberration U انحراف فامی
azimuth deviation U انحراف گرا
average deviation U انحراف میانگین
average deviation U انحراف متوسط
angle of convergence U زاویه انحراف
absolute deviation U انحراف مطلق
diversion U انحراف از جهتی
diversion U انحراف مسیر
diversions U انحراف از جهتی
diversions U انحراف مسیر
drifts U انحراف سمتی
sexual perversion U انحراف جنسی
true convergence U انحراف جغرافیایی
trepan U چرخش انحراف
precession U انحراف مسیر
tilt angle U زاویه انحراف
quartile deviation U انحراف چارک
quartile deviation U انحراف چارکی
range deviation U انحراف بردی
range of variation U ناحیه انحراف
undeviating U بدون انحراف
post deflection focusing U تمرکز پس از انحراف
y deflection U انحراف ایگرگ
maximum deflection U انحراف حداکثر
maximum deviation U انحراف حداکثر
mean absolute deviation U انحراف میانگین
mean deviation U انحراف میانگین
obliquity U انحراف اخلاقی
x axis defelection U انحراف- ایکس
refractile U انکساری انحراف
refraction U تجزیه انحراف
standard deviation U انحراف معیار
sag correction U تصحیح انحراف
skiascope U انحراف سنج
sigma U انحراف معیار
sex perversion U انحراف جنسی
sexual aberration U انحراف جنسی
sexual deviation U انحراف جنسی
rhumb line U خط انحراف کشتی
residual deviation U انحراف مانده
leanings U انحراف کجی
leaning U انحراف کجی
stadia line U خط انحراف سبقت
departures U مرگ انحراف
departure U مرگ انحراف
magnetic variations U انحراف مغناطیسی
magnetic diviation U انحراف مغناطیسی
deviations U انحراف جنسی
deviation U انحراف سمتی
deviation U انحراف جنسی
inclinometer U انحراف سنج
grid declination U انحراف شبکه
chromatic aberration U انحراف فامی
fall off U انحراف ازمسیر
field distortion U انحراف میدان
slices U انحراف توپ
frequency swing U انحراف فرکانس
frequency deviation U انحراف فرکانس
Recent search history Forum search
1اموزش بستن قطعات دستگاه تاتو با تصویر
0سال ابداع سیتم تصویر لامبرت و هدف ازان
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com